بیان وظیفه و آداب ذکر امام زمان (عج) در حالات شخصی انسان (3)

مطلب سوم : ذکر قلبی
ذکر قلبی به گونه ای که آثار آن در حال انسان و رفتار او آشکار گردد . در همه زمان ها دو حالت برای انسان متصور است :
1 . حالت اجتماعی که به نوع مردم بستگی دارد .
2 . حالت فردی که به خود او مربوط است .
(مراجعه شود به ادامه مطلب...)
وجه اول : حالت
اجتماعی انسان حالات نوع مردم دو گونه است
: یا در آنها خیر و خوبی غلبه دارد و بیشتر اهل صداقت و ولایتند . و یا فساد و تباهی
در آنها غلبه دارد و بیشتر اهل باطل و فتنه اند . در هر دو صورت اهل ولایت و محبت باید
یاد آن حضرت را از خاطر نبرند ، و از امر امامت و ولایش غفلت نورزند و اراده و همت
خویش را در راه تحصیل و تکمیل معرفت صرف نمایند . از آداب این ذکر قلبی در مورد
نوع اول - که غلبه با خوب ها و خوبی ها است – این است که شخص با اهل علم و معرفت مجالست
و همنشینی داشته باشد و درباره مسائل مربوط به غیبت و ظهور و سائر فضائل آن حضرت مذاکره
و گفتگو نماید . دیگر آن که به حقیقت معنای انتظار
که یک حالت قلبی است پی ببرد و در خود آن حالت را ایجاد کند به گونه ای که اثر آن در
رفتار و گفتار او ظاهر گردد . حال یک انسان منتظر باید مانند
کسی باشد که مسافری بسیار عزیز و ارزشمند و محبوب در راه دارد ، به آمدن او یقین دارد
ولی زمان آمدنش برای او مشخص نیست و به طور دقیق نمی داند که چه زمانی این عزیز سفر
رفته بازمی گردد . او هیچ گاه آسوده خاطر نمی ماند
، بلکه به گونه ای رفتار می کند که همواره آماده برای پذیرائی و ملاقات از این مهمان
ارزشمند باشد . به کوه و دشت و صحرا می زنم پی ره مجنون شیدا می کنم طی تو فرمودی که من می آیم آخر سپردم جان ز هجران تو پس کی ؟ مؤمن همواره تلاش می کند اخلاق
خود را نیکو گرداند به گونه ای که شایسته حضور آن حضرت باشد . شب و روز مشتاقانه چشم به راه
است و از طولانی شدن غیبت هرگز دچار یأس و نا امیدی نمی شود ، و کار هایی چون توبه
و استغفار و دعا که باعث تعجیل فرج است انجام می دهد ، همچنین با بررسی حکایات افرادی
که حضور او نائل آمده اند سعی می کند اطلاعی از حال آن محبوب پیدا کند و خود را بیشتر
با او آشنا نماید . او همواره به خاطر طولانی شدن
غیبت و وضع نابسامان مردم و انحراف آنان و اعمال زشتی که مرتکب می شوند محزون است
. فائده این ذکر
قلبی انسان بر اثر مداومت این ذکر
قلبی مصداق این حدیث شریف می گردد که رسول خدا (ص) فرموده اند : سه چیز است که قلب انسان مسلمان
در مورد آنها خیانت نمی کند : خالص کردن عمل برای خدا ، صدق و صفا و راستی با پیشوایان
اسلام ، و همواره جماعت آنان بودن . دیگر آن که این گونه تحصیل و
تکمیل معرفت باعث روشنائی قلب آدمی می گردد و بر اثر مراتب توحید به کمال می رسد ،
و مصداق این حدیث شریف می شود که امام باقر (ع) به ابو خالد فرمودند : به خدا سوگند ای ابا خالد ! نور
امام در دل اهل ایمان روشن تر از خورشید در روز است ، و به خدا قسم ایشان هستند که
دل های مؤمنان را روشن می کنند ، و خداوند نور ایشان را از هر که بخواهد پنهان می دارد
و دل های آنها تاریک می گردد . به خدا قسم ای ابا خالد ، هیچ
بنده ای ما را دوست نمی دارد و تن به ولایت ما نمی دهد تا آن که قلب او را پاک کرده
باشد ، و خداوند دل بنده ای را پاک نمی سازد تا آن که در مقابل ما تسلیم باشد و سازش
داشته باشد و هیچگونه تخلفی از فرمان ما ننماید ، و هنگامی که چنین شد خداوند او را
از حساب سخت و دشوار رها سازد و از بیم و هراس بزرگ قیامت ایمن گرداند . دیگر آن که این نوع تحصیل و تکمیل
معرفت باعث زیاد شدن محبت می گردد . رسول گرامی اسلام (ص) فرموده اند : « دوستی اهل
بیت من تأثیرش را در دل ها همانند تأثیر آب در موجودات است » . دیگر آن که فضائل فراوان انتظار
فرج که در روایات آمده ، شامل حال او می گردد ، که از آن فضائل ثواب جهاد بلکه شهادت
در رکاب پیامبر (ص) و بلکه هزار شهید از شهدای بدر و اُحد است ، و از آن فضائل مضاعف
شدن ثواب کلیه اعمال او است نسبت به کسانی که در دوران حضور امام (ع) و فرج و گشایش
و بسط ید او باشند ، و از آن فضائل این است که اگر ظهور حضرتش را درک کند و تا آن هنگام
زنده بماند در خدمت آن حضرت و در میان اصحاب و یارانش قرار گیرد ، و اگر مرگ بین او
و ظهور حضرت فاصله اندازد او را حیات مجدد دهند و به دنیا باز گردانند تا در ردیف یاران
آن حضرت به افتخار جان نثاری در رکابش نائل آید . آداب این ذکر قلبی اگر فضای عمومی فضای فاسد و غلبه
با اهل باطل باشد باید جز در موارد ضروری از همنشینی و رفاقت با فاسدان و باطل گرایان
کاملا پرهیز کند تا رنگ آنها را به خود نگیرد و آلوده نگردد و بتواند با پاکدلان و
صالحان مصاحبت و معاشرت داشته باشد . وجه دوم : حالات
شخصی انسان آنچه تا کنون بدان پرداختیم حالات
انسان در ارتباط با نوع انسان ها یعنی حالات اجتماعی او بود ، اکنون به حالات فردی
و شخصی او می پردازیم و آن را در شش حالت بررسی می کنیم : 1 . حال سرور و نعمت . 2 . حال حزن و مصیبت . 3 . حال توفیق طاعت . 4 . حال غفلت . 5 . حال ملاقات با دوستان آن
حضرت . 6 . حال مشاهده دشمنان ایشان
. پس از تقسیم بندی باید دید وظیفه
انسان در مورد ذکر قلبی آن حضرت در هر یک از این حالت ها چیست ؟
- ۹۱/۰۹/۲۲
مطلب خوبی بود استفاده کردم دوباره هم مطالبی از این دست بزارید