توحید شیعه (بخش چهارم)
دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۹:۲۶ ق.ظ

خروج عن الحدین:
در معارف انبیا خداوند خارج از دو حد قرار میگیرد. حد تعطیل و حد تشبیه. ...
خداوند خارج از حد تعطیل میباشد. یعنی انسان باید اعتقاد بر بودن او داشته باشد. اعتقاد بر این که خدایی هست و خلقت را به لطف و رحمت خویش خلق نموده و اکنون به مدد خویش اداره مینماید. و نیز خارج از حد تشبیه میباشد. یعنی او هست اما شبیه هیچ چیز نیست. و هر وصف و توصیفی نیز که او را تشبیه به چیزی نماید در خور او و سزاوار او نیست. از امام باقر(ع) پرسیده شد:(( آیا روا است که به خداوند شیئ گفته شود؟ فرمودند: آری، ولی خارج از دو حد، حد تعطیل و حد تشبیه. )) اصول کافی ج 1 ص 153فتح بن یزید گوید از امام رضا(ع) درباره کمترین حد خدا شناسی پرسیدم، فرمودند:(( اقرار به این که شایسته پرستشی جز او نیست و مانند و نظیری ندارد. و به راستی که قدیم و پابرجا است. موجود است و گم نشدنی و به راستیکه هیچ چیز مثل او نیست. )) اصول کافی ج 1 ص 156امام صادق(ع) فرمودند:(( فانف عن الله تعالی البطلان و التشبیه، فلا نفی و لا تشبیه هو الله الثابت الموجود تعالی الله عما یصفه الواصفون )) اصول کافی ج 1 ص 183(( از خدای تعالی نیستی و تشبیه به خلق را نفی کن. نه نفی او و نه تشبیه او به خلق. او خدای ثابت موجود است که برتر است از آن چه وصف کنندگان او را وصف میکنند. ))ممکن نیست بشر بتواند تعبیری از خدای تعالی کند و او را تعریف نماید و نامی برایش بگذارد و او را با اسامی و الفاظی که برای معانی معقول و مفهوم واضع شدهاند یاد کند، نه حقیقتا و نه مجازا. زیرا یاد او به این صورت موجب تشبیه است. ( میرزا مهدی معارف القرآن ص 161 )از امام صادق(ع) درباره افضل اعمال و اعظم گناهان پرسیدند، حضرت فرمودند:(( توحید پروردگارت افضل همه اعمال و تشبیه آفرینندهات (به چیزی) بزرگترین گناهان میباشد. )) بحار ج 3 ص 287ونیز خداوند در قرآن کریم میفرماید:(( و لیس کمثله شیئ )) سوره شوری آیه 11(( و هیچ چیز مثل او نیست. ))ما انسانها محدود به قوه عقلانی خویش هستیم. و کاملا واضح است که خالق این عقل بر آن مسلط و به هیچ وجه محاط آن واقع نمیشود. یعنی به هیچ طریقی ما نمیتوانیم خالق خویش را تعقل کنیم. بنابراین هیچ و صفی را درباره او نیز نمیتوانیم بر زبان جاری کنیم. چرا که هر توصیفی از جانب ما او را معقول ما کرده و خواه نا خواه او را به موارد عقلی شبیه میکند. و این در حالی است که خداوند والاتر و بالاتر از توصیف ما میباشد و شبیه هیچ چیز نیست. امام محمد باقر(ع) در این باره میفرمایند:(( یا جابر، ان الله تبارک و تعالی لا نظیر له و لا شبیه، تعالی عن صفه الواصفین و جل عن اوهام المتوهمین . . لیس کمثله شیئ و هو السمیع العلیم )) بحار ج 3 ص 291(( ای جابر به درستی که برای خداوند نظیر و یا شبیهی نیست. برتر است از توصیف وصف کنندگان و از وهم توهم کنندگان فراتر است . . هیچ چیز مثل او نیست و او شنوای دانا است. ))امام صادق(ع) میفرمایند:(( تعالی عما یصفه الواصفون المشبهون الله بخلقه المفترون علی الله ))(( برتر است از آن چه وصف کنندگان و تشبیه کنندگان به خلقش و افترا زنندگان او را وصف کنند. )) اصول کافی ج 1 ص 183هر تشبیهی، مخلوق ما و معقول عقل و مخیل خیال و موهوم وهم است و دیگر آن خدا نخواهد بود. بنابراین هرکس که خدا را به چیزی تشبیه نماید در حقیقت برای او شریک قائل گشته و به خدای دیگری اعتقاد پیدا نموده است. امام رضا(ع) در این باره می فرمایند:(( من شبه الله بخلقه فهو مشرک و من نسب الیه ما نهی عنه فهو کافر ))(( هر کس که خدا را به خلقش شبیه سازد پس او مشرک گشته و هرکس او را به چیزی که از آن نهی شده نسبت دهد کافر گشته است. )) بحار ج3ص294و نیز امام صادق(ع) در این باره میفرمایند:(( هر چیزی که در وهم میآید خداوند بر خلاف او است. )) بحار ج 3 ص 299و نیز امام رضا(ع) فرمودند:(( ما توهمتم من شیئ فتوهموا الله غیره )) التوحید ص 114(( هر چه به فکر و وهم شما آمد، خدا را غیر آن بپندارید. ))هر توصیفی، مقایسهای در بر دارد. هر مقایسهای تشبیهی و حدی در پی دارد. و این در حالی است که خداوند پاک و منزه از هر وصف و تشبیه و حدی است. مگر وصفی که خود وی از خودش دارد و بشر در آن دخالت نکرده باشد. در غیر این صورت هر وصفی چه حقیقی چه مجازی شایسته ذات مقدس او نیست. امام باقر(ع) در این باره میفرمایند:(( تکلموا فی خلق الله و لا تتکلموا فی الله فان الکلام فی الله لا یزداد صاحبه الا تحیرا )) اصول کافی ج 1 ص 164(( درباره خلق خدا سخن گویید و درباره ذات او سخن نگویید. زیرا گفتگو درباره خدا جز سرگردانی برای صاحب کلام نتیجهای ندارد. ))و در روایت دیگر فرمودند: (( درباره هر چیزی سخن بگویید ولی درباره ذات خدا سخن نگویید. ))و نیز امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: نهج البلاغه خطبه 49((. . لم یطلع العقول علی تحدید صفته و لم یحجبها عن واجب معرفته . . ))(( عقلها را بر حقیقت ذات خود آگاه نساخته، اما از معرفت و شناسایی خود نیز باز نداشته است. ))اسما و صفات هرگز نمیتوانند خدا را وصف نمایند. بلکه این صفات هستند که به خداوند توصیف میگردند و شناخته میشوند. امام حسین(ع) در این باره میفرمایند:(( به توصف الصفات لا بها یوصف و به تعرف المعارف لا بها یعرف ))(( صفات به او تو صیف میگردند نه آن که او به آنها وصف گردد و معرفتها به او شناخته میگردند نه این که او به معرفتها شناخته گردد. )) تحف العقول ص 245و این اسما و صفات در حقیقت همان صفاتی هستند که خداوند آنها را خلق نموده و خود را به آنها وصف نموده است. محمد بن سنان گوید از امام رضا(ع) پرسیدم:(( اسم چیست؟ فرمودند: صفتی برای موصوف است. )) اصول کافی ج 1 ص 206و نیز امام باقر(ع) فرمودند:(( ان الاسمائ صفات وصف بها نفسه )) اصول کافی ج 1 ص 87(( همانا اسماء الهی صفاتی هستند که او خودش را به آنها وصف کرده است. ))و امام موسی ابن جعفر(ع) فرمودند:(( او را وصف کنید به آن چه خودش را وصف کرده است. و از غیر آن خودداری کنید. )) اصول کافی ج 1 ص 101
- ۹۱/۰۲/۱۸