سیمای حضرت مهدی(عج) در نهج البلاغه

بشریت سالهاست که در انتظار بس بزرگی بی قرار است، توده های عظیم انسانی هر کدام به فراخور حال و مجال دین و فرهنگ خویش، در انتظار آمدن اصلاح گر توانمند و بزرگ جهانی بسر می برند، در این میان انبیاء و امامان معصوم(ع) بیش از دیگران، از انتظار و شرایط آن، ظهور وعلائم آن،دوران ظهور و ره آورد آن و ... سخن گفته اند؛ از جمله امیرمومنان (ع) در نهج البلاغه به صورت های مختلفی از عزیز دلها و آن یار سفر کرده یاد نموده اند گاه .... از یاد شیرین و سیمای دیدنی مهدی سخن گفته وگاه ازآینده روشن بشری درزمان ظهور امام زمان، وآخرالزمان وعلائم آن سخن به میان آورده است، ودربرخی جملات ازویژگیهای حکومت جهانی آن حضرت وره آورد آن، می گوید وبیان می کند که چگونه عدالت درآن دوران فراگیر وجهانی خواهدشد، واسلام وقرآن وسنت زنده خواهد گشت وفاسدان وستمگران به مجازات خویش خواهند رسید. آن چه در پیش رو دارید نگاهی است به سیمای مهدی موعود(عج) در نهج البلاغه امیر بیان علی علیه السلام یاد شیرین مهدی یوسف کنعان عشق،بنده رخساراوست خضر بیابان عشق تشنه گفتاراوست موسی عمران عشق،طالب دیداراوست کیست سلیمان عشق؟ بردراویک فقیر(۱) راستی اوکیست که ازتمام دلربایان دل ربوده، وهمه مشتاق دیدارجمال دلارای اوهستند وتشنه یک نگاه چشمان مست جادوئی او، علی (ع) که همه انبیاء مشتاق دیداراوبودند وتمام اولیاء درحسرت دیدار روی اودرلحظه جان یک عمر انتظار کشیدند، چه فهمیده ازجمال یوسفزهرا (س) که با آه وناله بزرگترین آرزوی خویش را دیدن چهره نورانی مهدی موعود می داند؟ جمال ازنوریزدان داری ای دوست صفای باغ رضوان داری ای دوست توئی یوسف که درهرکوی وبرزن هزاران پیر کنعان داری ای دوست آری علی عمرانی هنوز جمالت را ندیده، مشتاق وخریدار توگشته وآنجا که سخن ازتوبه میان می آید اینگونه حسرت دیدار را به صحنه بیان وکلام می آورد، وبا حالت سرشارازعشق وشیدایی به سینه خود اشاره کرده وآهی کشیده می فرماید:«شوقاً الی رویته(۲)؛ چقدربه دیداراومشتاقم» ودر نهج البلاغه می خوانیم: «الابابی وامی هم من عدة اسمائهم فی السماء معروفة وفی الارض مجهولة(۳)؛ آگاه باشید! آنان که پدرومادرفدایشان باد، ازکسانی هستند که نام آنها درآسمان معروف ودرزمین ناشناخته وگمنامند». به امیرمومنان باید حق داد که اینگونه عاشق دیدارجمال زیبای مهدی باشد، چرا که خود مولا، آن چنان اورا وصف کند که هرکس بشنود ندیده شیدا وخریدار او می شود: دیده درهجر تو شرمنده هجرانم کرد بسکه شب ها گهر اشک بدامانم کرد شمه ای ازگل روی توبه بلبل گفتم آن تنگ حوصله رسوای گلستانم کرد گوشه ای ازغم هجران توگفتم باشمع آنقدر سوخت که ازگفته پشیمانم کرد آنجا که فرمود:«هوشاب مربوع حسن الوجه حسن الشعر یسیل شعره علی منکبیه ونوروجهه یعلو سواد لحیته وراسه بابی ابن خیرة الاماء(۴)؛ اوجوانی چهارشانه، نیکو صورت ونیکو موی می باشد که موهایش برشانه فروریخته ونور صورتش سیاهی موی سروریش اورا تحت الشعاع قرار می دهد. پدرم فدای اوباد که فرزند بهترین کنیزان است». هردم که جلوه با گل رخسار می کنی آفاق را معاینه گلزار می کنی با جلوه وجلالت آن قامت رسا هرسرو راخجل تو زرفتار می کنی گه مهررا به نور رخت تاب میدهی گه ماه را بزلف سیه تار می کنی با یک نگاه شیشه وسنگ حصارا یاقوت ولعل وگوهر شهسوار می کنی مستانه گربکوی خرابات بگذری مستان عشق را همه هوشیار می کنی ساقی وجام خم همه درانتظارتوست وقتی گذربه خانه خمار می کنی ای شهریار ملک نجاتم، به پاس عشق آیا مرا روانه دربار می کنی؟ یوسف به خانه روی زبازار می کند هرگه زخانه روی به بازار می کنی هرکس فتد بدام غمت تا به پای عمر اورا بدرد عشق گرفتار می کنی... یاد شیرین مهدی وعشق سرکش مولا، به فرزندان معصومش مخصوصاً امام زمان (عج) امان نمی دهد که ازآن ها و اوصاف وکمالاتشان درجای جای نهج البلاغه یادی نکند ومردم زمان خود وآیندگان را به این صورت آگاه نکند:«آری خداوندا! زمین هیچ گاه ازحجت الهی خالی نیست، که برای خدا با برهان روشن قیام کند،(آن حجت وامام) ظاهروآشکار است ویا بیمناک وپنهان تا حجت خدا باطل نشود ونشانه هایش ازمیان نرود. تعدادشان چقدر؟ ودرکجا هستند؟ به خدا سوگند که تعدادشان اندک ولی نزد خداوند بزرگ مقدارند(چرا) که خدا به وسیله آنان حجت ها ونشانه های خود را نگاه می دارد تا به کسانی که همانندشان هستند بسپارد، ودردل های آنان بکارد، آنان که دانش، نور حقیقت بینی را برقلبشان تابیده وروح یقین را دریافته اند. که آن چه را خوشگذران ها دشوارمی شمارند. ویا آنچه که نا آگاهان ازآن هراس داشتند انس گرفتند، دردنیا با بدن هایی زندگی می کنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است، آنان جانشینان خدا درزمین، ودعوت کنندگان مردم به دین خدایند» آنگاه فرمود:«آه آه شوقاً الی رویتهم؛ آه آه، چقدر مشتاق دیدارشان هستم»(5). من مات قد وقامت موزون توام مفتون جمال روی بی چون توام حاشا که بگویمت تولیلای منی اما من دلباخته مجنون توام مخصوصا دوران ظهور آن حضرت واستقرار حکومت عادله او، که جمال وکمال ودولت وصولت گردهم آمده، سخت مورد اشتیاق امیرمومنان بوده است، لذا فرمود:«یا شوقاً الی رویتهم فی حال ظهوردولتهم(۶)؛ چقدر مشتاق دیدارآنها هستم درآن زمان که درظهور دولتشان به سر می برند.» تداوم امامت تا ظهور مهدی ازمسائلی که امیرمومنان به آن توجه نموده ادامه واستمرار امامت است درطول زمان تا دوران ظهورمهدی موعود(عج) واین که هیچ زمانی خالی از حجت وامامی نیست. این همان سخن ومطلب است که درمنابع شیعه وسنی آمده است که خلفا وجانشینان پیامبر اکرم (ص) دوازده نفرند وهمه ازبنی هاشم(۷) می باشند وبه قول شیخ سلیمان قندوزی مقصود ازدوازده خلیفه همان امامان دوازده گانه شیعه است، زیرا نمی توان احادیث را برخلفای راشدین تطبیق کرد، چون تعداد آنان کمتراز دوازده است ونمی توان برحاکمان اموی منطبق نمود چون بیش از دوازده نفر بودند، وغالب آنها عناصری ظالم وستمگر بوده اند گذشته ازاین آنها ازدودمان هاشم نبودند بلکه ازتیره امیه بوده اند، وهمین طور به خلفای عباسی نمی توان تفسیرکرد چون تعداد آنها نیزبیش ازدوازده نفر است وافزون برآن پیوسته با نزدیکان پیامبر درجنگ وستیزبوده اند، لذا راهی جزاین نیست که بگوییم که همان امامان دوازده گانه شیعه مقصود است ولاغیر.(۸) کلام امیرمومنان دراین زمینه چنین است:«الاان مثل آل محمد(ص) کمثل نجوم السماء اذاخوی نجم طلع نجم فکانکم قد تکاملت من الله فیکم الصنائع واراکم ما کنتم تاملون؛ بیدار باشید مثل آل محمد(ص) چونان ستارگان آسمان است اگرستاره ای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد(این امر تا ظهور امام زمان ادامه دارد ودردوران اوست که) گویا می بینیم(درپرتو خاندان پیامبر) نعمت های خدا برشما تمام شده وشما به آنچه آرزو دارید رسیده اید.»(9) درجای دیگر صریحاً فرمود:«ان الائمة من قریش غرسوا فی هذا البطن من هاشم؛ لا تصلح علی سواهم، ولا تصلح الولاة من غیرهم؛ همانا امامان (دوازده گانه) همه ازقریش می باشند که (درخت) آنها را درخاندان بنی هاشم کاشته اند مقام ولایت وامامت درخوردیگران نیست ودیگرمدعیان (زمامداری) شایستگی آن را ندارند.»(10) خبر از غیبت امام زمان (عج) سالها قبل ازتولد آن حضرت، امیربیان خبرازغیبت یوسف زهرا می دهد واین خبرتلخ را برای همراهان وآیندگان بیان می کند که «الا وان من ادرکها منا یسری فیها بسراج منیر ویحذو فیها علی مثال الصالحین لیحل فیها ربقا ویعتق فیها رقا ویصدع شعبا ویشعب صدعا، فی سرة عن الناس لا یبصرالقائف اثره ولو تابع نظره(۱۱)؛ بیدارباشید وبراستی آن کس ازما(یعنی حضرت مهدی(ع)) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد، وبرهمان روش صالحان (پیامبراکرم(ص) وامامان گذشته) رفتارمی کند تا گره ها را بگشاید، بردگان(وملت های اسیر) را آزاد سازد، وجمعیت گمراه (وستمگررا) پراکنده، وحق جریان پراکنده را جمع آوری کند(حضرت مهدی(ع) سالهای طولانی) درپنهانی ازمردم به سرمی برد آن چنان که اثرشناس اثرقدمش را نمی یابد گرچه دریافتن اثر(ونشانه ها) تلاش فراوان نماید.» دلا دیدی که دلدارم سفرکرد سفرکرد ومرا خونین جگر کرد دلا دیدی که مهدی رفت وامت غریبانه عجب خاکی به سر کرد دلا دیدی پدررفت ویتیمان به هر کوهی ندای وا پدر کرد ودر بخش دیگر فرمود:«فهو مغترب اذا اغترب الاسلام، وضرب بعسیب ذنبه والصق الارض بجرانه، بقیة من بقایا حجته، خلیفة من خلائف انبیائه(۱۲)؛ درآن هنگام اسلام غروب می کند وچونان شتری(درراه مانده) دم خود را به حرکت درآورده گردن به زمین می چسباند(۱۳) او(حضرت مهدی) پنهان خواهد شد(وغیبت صغری وکبری آغاز خواهد شد) او باقیمانده حجت های الهی وآخرین جانشین از جانشینان پیامبران است. نگاهم بازبردرماند برگرد خیالت بازدربرماند برگرد تمام عمرچشم خسته ما به یادت همچنان ترماند برگرد(۱۴) راستی غیبت وهجران مهدی (عج) روزی است که یاد آن دل هر شیعه را رنجور می کند وبی اختیار اشک وآه فریاد می زند: دلم آگاهی ازجایت ندارد نشان از رد پاهایت ندارد دراین دنیای ما، می دانم ای دوست کسی تاب تماشایت ندارد ظهور نزدیک است ازنکاتی که بسیار قابل دقت است این است که امیرمومنان(ع) ظهور وقیام آن حضرت را نزدیک می داند، این بشارت روح تازه درکالبد خسته دلان دوران غیبت می دهد، وباعث می شود رنج دوری ازحضرت را وفتنه ها وفسادهای آخرالزمان را با شهد شیرین یاد ظهورونزدیک بودن آن تحمل نمایند. بازآ که این دل خستگان دیوانه روی تواند مست ازمی عشق تووخاک سرکوی تواند چشم انتظار دیدن چشمان جادوی تواند دل بسته مهرتو وآن دسته موی تواند جان برکف راه تووتیغ دو ابروی تواند محو تماشای تو وآن قد دلجوی تواند علی (ع) می فرماید:«وما اقرب الیوم من تباشیر غد! یا قوم هذا ابان ورود کل موعود، ودنو من طلعة مالا تعرفون؛ وچه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده آن آشکارشد، ای مردم! اینک ما درآستانه تحقق وعده های داده شده (برای دوران ظهور) ونزدیکی طلوع آن چیزهایی که برشما پوشیده وابهام آمیزاست، قرارداریم.»(15) وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد روز وصلش می رسد ایام هجران می رود(۱۶) آینده روشن درحکومت مهدی(عج) از امتیازات بزرگ تشیع درانتظار مصلح جهانی این است که آینده روشن وامید بخشی را چشم براه است که توسط عدل گسترجهان ایجاد خواهد شد بشارت به چنین آینده ای را تک تک امامان معصومان داده اند ودرراس آنها امیر بیان علی(ع) می فرماید: «الا ومن ادرکها منا یسری فیها بسراج منیر ویحذوافیها علی مثال الصالحین لیحل فیها ربقا ویعتق فیها رقاً... ثم لیشحذن فیها قوم شحذ القین النصل تجلی بالتنزیل ابصارهم ویرمی بالتفسیر فی مسامعهم ویغبقون کاس الحکمة بعد الصبوح(۱۷)؛ بیدارباشید آن کس ازما(یعنی مهدی (ع) که فتنه های آینده را دریابد باچراغی روشنگری درآن گام می نهد، وبرهمان سیره وروش پاکان(وپیامبروامامان(ع) ) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید وبردگان (وملت های اسیر) را آزاد سازد...(و بعد از غیبت طولانی او) سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند وچونان شمشیرها صیقل می خورند، دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد، ودرگوش هاشان تفسیر قرآن طنین افکند، ودرصبحگاهان وشامگاهان جامهای حکمت سر می کشند.» ودرجای دیگرفرمود: «لنعتفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها(۱۸) وتلا عقیب ذلک ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم الوارثین»(19) دنیا پس از سرکشی (درزمان ظهور مهدی (ع) ) به ما روی می کند، چونان شترماده بدخو که به بچه خود مهربان گردد. پس این آیه را تلاوت کرد واراده کردیم که برمستضعفین زمین منت گذارده آنان را امامان ووارثان (حکومت ها) گردانیم» جملات فوق ماننداشاره به فوتوریسم (Futurism )= (آینده نگری) است نظرامیرمومنان یک آینده نگری مثبت است که آینده جهان را روشن ومتکامل می شناساند،برخلاف برخی نظریه پردازان امروزی که آینده دنیا را تاریک، وحشت زا معرفی می کنند. ره آورد حکومت امام زمان (ع) آنچه تمام بشریت به آن چشم دوخته ودرآرزوی تحقق آن بسر می برند، ره آورد دوران ظهور وحکومت مصلح جهانی است، وامتیاز مهم تشیع ازدیگران این است که این ره آورد را به صورت مشخص ودقیق بیان نموده تا بشریت برای تحقق وفرا رسیدن چنین دورانی بیشتر تلاش کند،این دستاوردها به صورت گسترده ودقیق درکلمات ائمه(ع) بیان شده است، آنچه دراین جا مطرح می شود بیان امیرمومنان درنهج البلاغه دراین زمینه است: ۱- اصول گرائی: ازمهمترین ره آورد نظام دوران ظهوراین است که به پایه ورشته ها وساختن انسان بیشترتوجه می شود وآثاربعدی نیزبرهمین پایه ها استواراست. علی (ع) دراین زمینه می فرماید:«یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی، ویعطف الرای علی القران اذا عطفوا القران علی الرای(۲۰)؛ او(حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت می کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوس های خویش قرارمی دهند، ودرحالی که (به نام تفسیر) نظریه های گوناگون خود را برقرآن تحمیل می کنند، او نظریه ها واندیشه را تابع قران می سازد.» 2- امام زمان وزنده کردن اسلام(قرآن وسنت): ازمهمترین دستاوردها وآثارحکومت امام زمان، زنده شدن اسلام، قرآن وسنت است، چنانکه علی(ع) فرمود: «ویحیی میت الکتاب والسنة(۲۱)؛ (مهدی) کتاب خدا وسنت پیامبر(ص) را (که تا آنروز متروک مانده) زنده می کند.» ودرقسمتی ازخطبه ۱۳۸ که قبلا نقل شد این جمله آمده:«ویعطف الرای علی القران؛او نظریه ها واندیشه ها را تابع قرآن می سازد.» 3- استقرار عدالت فراگیر: از دیگر مهمترین ره آورد حکومت حضرت مهدی (ع) که آرزوی تمامی انسانها است، استقرارعدالت جهانی وگسترده است، که درروایات متواتره نیزبه عنوان مهمترین دستاورد قیام آن حضرت «الذی یملا الارض عدلا وقسطاً» ذکرشده است. وعلی (ع) هم می فرماید:«فیریکم کیف عدل السیرة(۲۲)؛ اوروش عادلانه (درحکومت حق) را به شما می نمایاند. ۴- مجازات فاسدان: قطعاً برای برپائی حکومت عدل، جلوگیری ازفساد ومفسدان وتخلف متخلفان لازم وضروری می نماید، لذا مولا می فرماید:«وسیاتی غد بما لاتعرفون یاخذ الوالی من غیرها عمالها علی مساوی اعمالها؛ وفردایی که شما راازآن هیچ شناختی نیست(وزمامداری حکومت می کند که غیرازحاکمان امروزی است اوحضرت مهدی است) که عمال وکارگزاران حکومتها را براعمال بدشان کیفرخواهد داد. ۵- آزادگی وآزادی: ازدیگر ره آورد دوران ظهور وحکومت عادلانه مهدی(ع) آزادی انسان ها ازبردگی وستمگری است، بشری که درطول تاریخ ستم ها وظلم ها آزادی واقعی اورا سلب کرده واورا به بردگی وبندگی کشیده است درآن دوران به آزادی واقعی ومشروع ودلخواه خود خواهد رسید. علی(ع) دراین باره فرمود:«... لیحل فیهاربقا ویعتق رقاً(۲۳)؛ مهدی برسیره صالحان رفتارمی کند، تا گره ها را بگشاید، وبردگان(وملت های اسیر ورنج دیده وستم کشیده) را آزاد سازد. ۶- وحدت واقعی: با توسعه عدالت اجتماعی درزیرسایه قرآن وسنت محمدی، وفراهم شدن زمینه آزادی واقعی وبرچیده شدن تبعیض ها، خودبخود جامعه به سوی وحدت واتحاد قدم برخواهد داشت. امیرمومنان که خود برای وحدت واتحاد جامعه اسلامی فداکاریها نمود، ازخلافت وحق خود گذشت، اهانت های به همسرش را نادیده گرفت، وسکوت تلخ چند ساله راتحمل نمود، می فرماید:«ویصرع شعباً ویشعب صدعاً(۲۴)؛ جمعیت گمراه وستمگررا پراکنده را جمع آوری می کند(ووحدت واقعی بین آنها ایجاد می نماید). ۷-وفورنعمت: قطعاً هرزمامداری به اسلام وقرآن عمل نماید، وعدالت را درجامعه فراگیر سازد، وجلو مفسدان را بگیرد، رحمت الهی نیز دست آنها را خواهد گرفت، به هراندازه مسائل فوق مراعات شوند امدادها ورحمت الهی نیز فراگیرتر خواهد بود، این امردرزمان عدالت گسترهستی به اوج خود می رسد، لذا زمین تمام نعمت های خویش را دراختیاراوقرار می دهد، درنهج البلاغه دراین باره می خوانیم:«وتخرج له الارض افالیذ کبدها وتلقی الیه سلما مقالیدها(۲۵)؛ زمین جگرگوشه (ومیوه ها وگنج ها) خود را برای او بیرون می ریزد، وکلیدهای(معادن) خود را به او می سپارد. ودرجای دیگرفرمود:«فکانکم قد تکاملت من الله فیکم الصنائع(۲۶)؛ (درپرتوخاندان پیامبرومهدی آل محمد(ص) ) نعمت های خدا برشما تمام خواهد شد. ۸-برآورده شدن آرزوها: سالها است که بشردرآرزوی تحقق عدالت جهانی، امنیت فاگیر، آزادی واقعی و... به سر می برد، وهنوزکه هنوزاست آرزوهای بشربه صورت کامل وتمام بحقیقت نپیوسته وجامه عمل به خود نپوشیده است، تنها دورانی که اصلی ترین واصولی ترین آرزوهای بشر تحقق عینی خواهد یافت دوران ظهورمهدی موعود(عج) است، چنانکه مولا علی (ع) فرمود:«واراکم ما کنتم تاملون(۲۷)، (دردوران مهدی (عج) ) که نشان می دهد آنچه را آرزو داشتید (وبه آرزوهای خود خواهید رسید). ای دل مخور اندوه وغم سرها به سامان می رسد بایک جهان شوروشعف آن جان جانان می رسد ویرانگر کاخ ستم با جیش ایمان می رسد احیا گردین خدا حامی قرآن می رسد چشم انتظاران را بگو یوسف زکنعان می رسد ای دل شب هجران ما آخر به پایان می رسد
----------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها: ۱/ مرحوم شیخ حسین اصفهانی(کمپانی) ۲/ بحارالانوار،ج ۵۱،ص۱۱۵/ ۳/ نهج البلاغه،محمد دشتی، خطبه ۱۸۷،ص۳۶۸/ ۴/ شیخ طوسی، کتاب الغیبة (موسسه معارف اسلامی) ص۴۷ ور- ک ابن ابی الحدید شرح نهج البلاغه،ج۷،ص۵۸/ ۵/ نهج البلاغه، همان حکمت ۱۴۷،ص۶۶۰شماره ۱۱-۱۴/ ۶/ محمد بن یعقوب کلینی،الکافی، دارالتعارف،ج۱،ص۲۳۵،ح۳/ ۷/ ر- ک صحیح مسلم،ج۶،ص۳سبحانی، بحوث فی الملل والنحل،ج۶، ص۵۸-۶۱/ ۸/ شیخ سلیمان قندوزی،ینابیع المودة،چاپ استانبول سال ۱۳۰۱،ص۴۴۶،با تلخیص. ۹/ نهج البلاغه،همان،خطبه۱۰۰،ص۱۸۶،شماره۷/ ۱۰/ همان،خطبه۱۴۴،ص۲۶۴،شماره۴/ ۱۱/ همان،خطبه۱۵۰،ص۲۷۴/ ۱۲/ همان خطبه۱۸۲ ص۳۴۸،شماره۲۴/ ۱۳/ ضرب المثلی است برای شترخسته، که دم خود را بحرکت می آورد، وگردن به زیرمی چسباند که این حالت نشانه ضعف ودرماندگی اوست. ۱۴/ غلامرضا کرمی گناوه. ۱۵/ نهج البلاغه(همان) خطبه۱۵۰،ص۲۷۴،شماره۳/ ۱۶/ امام خمینی ره. ۱۷/ خطبه ۱۵۰،ص۲۷۴،شماره۳-۵/ ۱۸/ همان حکمت ۲۰۹،ص۶۷۲/ ۱۹/ سوره قصص،آیه۵/ ۲۰/ همان خطبه۱۳۸،ص۲۵۶/ ۲۱/ همان. ۲۲/ همان. ۲۳/ همان،خطبه۱۵۰/ ۲۴/ همان. ۲۵/ همان،خطبه۱۳۸،ص۲۵۶/ ۲۶/ همان خطبه۱۰۰،ص۱۸۶/ ۲۷/ همان،ص۱۸۶/ ***** به نقل از سایت شمس ولایت، نویسنده: حجة الاسلام سید جواد حسینی
- ۹۱/۰۳/۰۹