8 روز مانده به میلاد پدر

السلام علیک یا مهدی
روزی عده ای از اصحاب کنار پیامبر جمع شده بودند، پیامبر فرمودند هر یک از شما یک دعای مستجاب دارد، چه دعایی میکنید؟
آنها همگی دعا کردند؛ یکی عاقبت به خیری خواست، چیزی که خیلی از افراد خواهان آن هستند، یکی دعا کرد که در گذر از پل صراط ایمن باشد، دیگری حاجت دنیایی داشت، و آن یکی سلامتی خواست و.... این دعاها همگی خیر هستند و معمولاً درخواستهای ما نیز از همین چیزها است.
سپس پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله رو به آن عده فرمودند که شما را سفارش میکنم به دعای اویس قرن.
میدانید که اویس قرنی دو بار برای دیدار پیامبر به مدینه آمد. یک بار پیامبر تشریف نداشتند و بار دیگر پیامبر از دنیا رفته بودند. در دومین سفر اویس قرنی به مدینه، عدهای سراغ او آمده، گفتند که برای ما چنین اتفاقی افتاد و پیامبر فرمودند من دعای اویس قرنی را به شما سفارش میکنم. حال ای اویس قرنی اگر تو در آن جمع بودی چه دعایی میکردی؟
اویس، غمزده و خونین جگر گفت: دیگرسودی ندارد. فرصت از دست رفت! آنها که حسابی متعجب شده بودند، پافشاری کردند که اویس دعای خود را بگوید. اویس که حالا چشم ترش حال و هوای درون سینهاش را بازگو میکرد، بالاخره لب به سخن گشود که اگر در آن بین بودم و یک دعای مستجاب داشتم، دعا میکردم خداوند سایهی پیامبر را بر سر ما مستدام بدارد.
*****
مولای من!
کی رفته ای از دل که تمنا کنم تو را کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را
ای مهربان پدر! سایه ات بر سرمان مستدام... به امید دیدار...
فقط 8 روز تا سحر باقی مانده است...
شاید روزهای آخر غیبت ارباب باشد.
- ۹۱/۰۴/۰۷
با اجازه شما رو لینک کردم